مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










دریای 5

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۰ ب.ظ

 

سلامی از راه دور 

بتو دریای خسته م

بدون که تا به امروز

دل به کسی نبستم

 

 

 

دریا دلم گرفته 

باز اومدم سراغت

باز اومدم بگم که

قربون صبر و داغت

 

 

 

 

دریا میخوام بپرسم

شبای دلواپسی

وقتی میاد سراغت

غم و درد و بی کسی

 

 

 

کجا رو داری بری

با دل بیقرارت

تو که نه دستی داری

نه پا برا فرارت

 

 

 

دریا بگو که وقتی

دلت میگیره از غم

اشک چشات میریزه

آروم آرومو نم نم

 

 

 

این دل بیتاب تو 

چجوری آروم میشه 

درد تو سینه ی تو 

چجوری درمون میشه 

 

 

 

 

دریا میخوام که امشب

بدور ازین آدما

فقط با تو بمونم 

منو تو و با خدا

 

 

 

 

شده وقتی میخندی

ولی دلت آتیشه

شده کسی بیاد و

تبر بشه یا تیشه

 

 

 

 

دریا...؟! شده یه وقتی

همدم بیکسی هات

...

اون که یه وقتی خیلی 

خیلی تو رو دوس میداشت

 

 

 

 

وقتی شکستی از درد

بره و بی وفا شه

خم که شدی تو از غم 

بره ازت جدا  شه

 

 

 

 

آره...؟! بیاد و بگه 

تو یار بی وفایی

من با تو بودم اما

تو با خودت تنهایی

 

 

 

 

دریا شده بسوزی

با این همه آب سرد

دریا میشه این همه

غمو تحملش کرد

 

 

 

 

دریا دارم میسوزم

تو که میفهمی دریا

آخه غمت بیشتره 

از غم ما آدما

 

 

 

 

دریا تو که گوش میدی

به درد این دل من

تو که نمک نداری 

بپاشی رو زخم من

 

 

 

 

دریا بذار سر من

روشونه ی تو باشه

عطر رو شونه ی تو 

مثل عطر خداشه

 

 

 

 

آروم میگیرم دریا

وقتی که با تو هستم 

وقتی گلایه دارم

وقتی خسته ی خسته م

 

 

 

 

دریا برام خط بزن

گذشته هامو امشب

ببین چشام چه داغه

دارم میسوزم از تب

 

 

 

 

خسته شدی تو دریا

حرفام تموم نمیشه

خنده اومد سراغم

غمم رفته که گم شه

 

 

 

 

با تو همیشه آروم

با تو سبکتر میشم

وقتی که تو رو دارم 

غما هم پرپر میشن

 

 

 

 

بمون برا همیشه

برای قلب تنهام

بی منت و زلالی

بمون همیشه باهام.

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۶
مسافر 51

نظرات  (۵)

۱۷ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۸ ازدل تا قلم

سلام خانمی خیلی خیلی قشنگ بود

قشنگ بود ... 
بوووس
۱۹ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۲۴ ازدل تاقلم

می توانستم کاش همه دریا را با سرانگشتانم بنویسم .

می توانستم کاش همه جنگل رامثل یک تابلوی نقاشی

ببرم با خود هرجا که دلم می خواهدو زمستان را اززمین بردارم.

می توانستم کاش با نگاه گنجشگ به خدا خیره شوم !

با قدمهای بلند باران بگذرم از عطش گرم کویرستانها

کاش می شد گل را باران رابه زبان همگان ترجمه کرد

بدون قلبی غنی ،ثروت مثل گدایی بدقیافه است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی