مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










پروانه....

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۳۱ ب.ظ

 

پر پروانه ای افتاد دیشب 

و شمعی در میان باد گم شد

میان خوابهایم دیدم انگار...

شقایق از نفس افتاد گم شد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۶
مسافر 51

نظرات  (۷)

۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۴۶ خادم اهل بیت (ع) ارادتمند رزمنده ها


بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم

 

چفیه به روز است با "شوقی که زنده تر می شود"

 

پیشنهادی برای همه آنان که می خواهند از شهدا بخوانند ان شاء الله

 

التماس دعا

 

سلام مریم جون چطوری جیگر ؟مرسی از نظر های قشنگت ..راستی برف های منطقه شما اب شده ؟من که مثلا .دارم خونه تکونی میکنم انقدر تنبل شدم که ..اصلا دست و دلم به کار نمیره هی میام پای کامپیوتر میشینم که از زیر کار در برم....این عید هم واسه ما شده مایه عذاب   

........ زیباست ...........
سلام
خبر خیر عمه هم هست.

سلام
با شعری بی نظیر از علامه حسن زاده آملی در نکوهش نفس بروزم.
این شعر به صنعت تعریب سروده شده است. در صنعت تعریب شاعر از الفاظ فارسی به شیوه ای نوین و در قالبی عربی استفاده می کند.
پیشنهاد می کنم این پست را مطالعه کنید.
یا علی

۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۱۴ بسـیـج هـنرستان فـاطمـه الزهرا(س)لارستان
این روزا...
مردم شهر دارن دنبال رنگ سال می گردن...
مانتوهای رنگارنگ...
شلوارای قشنگ...
منم دارم دنبال یه چیز جدید میگردم...
آخه میدونی چادر جونی...
هم من بزرگ شدم...
هم تو کوچیک...
باید یه دوست جدید برای خودم پیدا کنم...
برای همین لازم دونستم...
از همه ی زحمتات توی این دو سال تشکر کنم...
از چادر قبلیه هم معذرت میخوام...
واقعا که حق رفاقت رو به جا آوردی...
یادش بخیر...
چه روزایی توی این دو سال با هم داشتیم...
چه طعنه هایی که با هم شنیدیم و سکوت کردیم...
یادته...
توی گرمای ماه رمضون می رفتیم کلاس...
چه قدر سخت بود...
وقتی به خاطر تو...
آقای استاد بهم خندید رو یادت میاد...
وقتی بهم گفت جام توی هیئتای عزاداریه نه کلاس...
وقتی گفت با این رنگ تو افسرده میشه...
و باید برای درس دادن شاد باشه...
یادته من حتی گریه هم کردم...
آخه تو چقد غریبی چادر جونی...
چه روزگاری داشتیم با هم...
دو سال پا به پای من اومدی...
دستت درد نکنه...
پیش صاحبت زهرا (سلام الله علیها) سفارش من رو هم بکن...
بهش بگو گناهام رو به حق چادر خاکیش ببخشه...
راستی اصلا نگران دوست جدید نباش...
بهش حسودی هم نکن...
اون هم مثل خودته...
ساده ی ساده...
من تو رو همینطور ساده ی ساده دوست دارم...
دعا کن اونم دوست خوبی برام باشه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی