من پذیرفتم....
من پذیرفتم شکست خویش را
پندهای عقل دور اندیش را
***
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
***
می روم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم
***
می روم از رفتنم دل شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش.
شاعر:..........
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی است
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است . . .