مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










تابستان...

يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ق.ظ

 

و تابستان میسوزد...

 

از پاییزی که با رسیدنش

 

برگهای درختان ایستاده چندین ساله میریزد

 

و پرستو هایی که کوچ میکنند

 

و دلهای سوخته شاعرانی...؟!

 

که برسم عادت 

 

از پاییز فصل خزان و جدایی ساخته اند.

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۹
مسافر 51

نظرات  (۵)

انشاءالله.
ممنون.
چرا ؟ فصل جدایی؟
پاسخ:
توصیف حس شاعرانه ست...
معمولا شاعرا از پاییز بعنوان فصلجدایی یاد میکنند.
لام
وقتی دوستای خوبی کنارت هستند و باهاشون حس خوبی داری، بدون خدا خیلی دوست داره ... 

وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟

جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی .

 توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه،

و مرگ که بدونی برمیگردی پیشم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی