مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

وبلاگ

وبلاگ نویسی

بلاگ بیان
بایگانی
پیوندهای روزانه
پیوندها

غوغا...

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۵۳ ب.ظ

دلتنگ بودن افتخاری نیست

 

      دل سنگ بودن عادت دنیاست

 

                  من از تمام جاده بیزارم

 

                       اینجا فقط در قلب من غوغاست  

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۷
مسافر 51

نظرات  (۶)

۲۲ بهمن ۹۳ ، ۰۲:۳۷ مسعود

من اهل سلماس نیستم   اما........


برداشتن مجسمه فردوسی از میدان فردوسی در سلماس ، آذربایجان غربی

به تحریک پانترکیست ها انجام شد . آری فردوسی در خانه خود ، در ایران ، بیگانه شد !!!

 تفو بر تو ای چرخ گردون ، تفو ( به اشتراک بگذارید )


 تغییر نام میدان فردوسی سلماس از طرف شهرداری/ توطئه ای دیگر از جانب واپسگرایان قومی ( پانترکیسم ) در استان آذربایجان غربی
 شهرداری سلماس ، میدان فردوسی این شهر به میدان انقلاب تغییر نام داد. شهرداری سلماس(شاپور) میدان فردوسی این شهر را حذف، نام آن را تغییر و تندیس فردوسی را به مکان نامعلوم دیگری منتقل کرد.
 به گزارش آذری ها به نقل از سایت آذرپیام مسئولان شهرداری سلماس اعلام کرده اند، برای طراحی معماری و ساخت یادمان متناسب با نام میدان انقلاب مسابقه ای برگزار می شود تا طراحان و صاحب نظران امر طراحی ایده های خود را ارائه کرده و از میان این طرح ها بهترین پروژه برای اجرا و پیاده سازی انتخاب شده و مورد حمایت مجوعه شهرداری سلماس قرار گیرد.
 باید پرسید آیا در شهری به بزرگی سلماس میدان یا خیابان دیگری نبود که به نام انقلاب نام گذاری شود و صرفا باید این نماد ملی از صحنه شهری سلماس حذف می شد؟

 

 

 

 
۲۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۲ قاصدک

برایم تعریف کن تا من هم بدانم

هرگز فراموش نشدن چه حالی دارد
۲۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۴ قاصدک
  

انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند

و آن شخص برایش یک غریبه باشد

می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند
۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۸ یوسف
عالی
۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۰۵ مسعود

یه وقتایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی"تعطیل است"و بچسبانی پشت شیشه افکارت....
باید به خودت استراحت بدهی.....دراز بکشی.....دست هایت را زیر سرت بگذاری.....
به آسمان خیره شوی و بیخیال سوت بزنی......در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند!
آن وقت با خودت بگویی "بگذار منتظر بمانند"......
در زندگی......
گاهی باخته ام
گاهی با کسی ساخته ام
گاهی گریه کرده ام
گاهی بخشیده ام
گاهی فریب خورده ام
گاهی افتاده ام
گاهی در تنهایی مرده ام
اما حال زمانش رسیده که بگویم:
من از تمام اینها درس آموخته ام
اکنون خوشحالم که خودم هستم
شاید ساده باشم
اما صادقم
من خودم هستم و این برایم کافیست......

 

 
۲۲ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۵۷ مسعود
لازمه قدر دانی از داشته هایتان

گاهی از دست دادن آنها است . . .
 
 
 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم