مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










 

 

گریه نکن...!؟ آسمون

 

اینجا زمینه...!؟

 

رسم تموم آدما اینجا...همینه.

 

 

 

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۰۷:۱۰
مسافر 51

گاهی...!؟

 

هیچ واژه ای ...!

 

نمیتواند بیانگر عظمت روزهای رغم خورده...

 

در تقویم زمینی باشد .

 

 

 

 

تسلیت قلب صبورم اینجا آسمون زمینـــــــه

 

جای واژه ها عوض شد اوج  تسلیت همینه.

 

 

 

 

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۶
مسافر 51

 

الهی سهم همـــــــه

 

سرور و شادی باشـه

 

الهی تو دلاتــــــــــون

 

همیشه نور بپاشـــه .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۴۷
مسافر 51

 

میلاد عزیز

 

     و  اعظم گلم ...

 

 

             پیوندتان مبارک

 

 

 

 

 

 

 

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۳
مسافر 51

یه وقتایی دلم میگیره از غم

 

یه وقتا خسته از تقدیر میشم

 

چرا زاده شدی با من تو ای غم ...!؟

 

که هر لحظه بدستت پیر میشم.

 

 

 

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۱
مسافر 51

 

چه تلخ است ...؟!

 

وقتی آسمان وسعت پرواز تو باشد

 

وتو بی بال و پر و شکسته باشی.

 

 

 

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۱
مسافر 51

 

 اینجا بجز غم خانه ام...

 

     چیزی بمن نزدیک نیست.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۲۹
مسافر 51

 

خدا نگهدار آسمان...!؟

 

قفس برای من نوشت

 

زندانیان ابدی

 

حبس ابد به سرنوشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۴
مسافر 51

 

تو حیاط خونه ی من

گل و سبزه ها زیادن

اونقدر قشنگ و زیبان

بوی آسمونی دارن

 

بینشون یه بید زیباس

که برام خیلی عزیزه

میبینم که از خجالت

خم شده داره میریزه

 

میشنوم صدای گلها...

که دارن به طعنه میگن...؟!

واسه شونه ی شکسته

حالا چن جاییزه میدن...!؟

 

قه قه خنده ی گلها

دل آسمونو لرزوند

رعدی از تو آسمونا

یک کمی اونها رو ترسوند

 

با دلی شکسته رفتم

تا براش یه قصه گفتم

قصه ای که تا به امروز

واسه هیچ کسی نگفتم

 

.......

......

یه روزی روزگاری

کنار برکه ای سرد

یه بید نوجوونی

ساقه زد و شده سبز

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۶
مسافر 51

 

در دوستی با دوست مدارا کن ...

 

شاید روزی دشمن تو گردد

 

و در دشمنی با دشمن نیز مدارا کن ...

 

شاید روزی دوست تو گردد.

 

 

 

ا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۰
مسافر 51