مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










۲۵ مطلب با موضوع «کوله بار تجربه» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۰۳
مسافر 51

 

 اگه خواستی پرواز کنی...

 

 اول از زمین دل بکن

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۴۰
مسافر 51

سر بند نمیخوام...

 

سالهاست دلم بند است.

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۰۰:۴۸
مسافر 51

 

هیچ گنجی ...

 

بالاتر از اعتماد بخدا نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۲۰:۲۷
مسافر 51

 

خون دل آرام...

 

     میچکد از چشم قلم...

 

                 حیف کسی  قدرت تعبیرش نیست.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۸:۱۷
مسافر 51

 

الهی...

   

       سایه های غرور را...

 

                   از عبادات ما بردار...؟!

 

 

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۲
مسافر 51

 

گاهی اگه خوب دقت کنیم بعضی تجربه ها تا آخر عمر یاد آدم میمونه مثل تجربه ای که من 10سال پیش کسب کردم.

10سال پیش در اثر اتفاقی شوکی بمن وارد شد که افسردگی شدید گرفتم .

در حدی که نه کار خونه رو انجام میدادم نه به بچه ها میرسیدم و نه حتی نماز میخوندم و روزه میگرفتم.

هیچ چیز بدتر از ازین نیست که نتونی کارای مورد علاقه تو انجام بدی این بدترین دردیه که من تجربه کردم تو اون سالها.

از درون میسوختم خصوصا واسه نماز و روزه هام آخه عاشق خدا بودمو عبادت.و نرسیدن به عشق یعنی سوختن لحظه به لحظه .

همه فکر میکردن سالمم چون .نقص عضو که نداشتم اون موقعه هام که دکتر اعصاب و روان یه چیز ناشناخته ای بود.

بنابراین باید بار تحقیر و حقارت اطرافیان رو هم بدوش میکشیدم و طعنه هاشونو بجون میخریدم.

بعد چند سال درمان خوب شدم و بحالت عادی برگشتم .

نماز و عبادت . عشق. و این باعث شادی روز افزون من میشد که با هیچ چیز دنیا عوضش نمیکردم.

و اما علت یاد آوری این خاطره...؟!

ماه رمضونه ...

ماه عبادت ...

ماه عشق...

انسان ذاتا عاشق خداست 

اگه نماز میخونیم ...؟!

اگه روزه میگیریم ...؟!

بیاییم فقط و فقط بخاطر خدا باشه نه بنده هاش...

بیاییم عبادتامونو برخ هم نکشیم 

شاید اونی که روزه نداره دلسوخته تر از ما باشه 

شاید عاشق تر از ما باشه.

 

 

عبادت همه قبول درگاه حق...

 

 

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۲
مسافر 51

 

 گناه نکردن بهتر از صواب است ...

 

رمضان مبارک .heart

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۶
مسافر 51

 

یه شب خواب دیدم :

 

یه پرستاری اومده یه آمپول به پشت دست راستم تزریق کرد .

 

جالبه که وقتی بیدارشدم جاش خیلی درد میکرد .

 

بعد چند روز متوجه شدیم پولمونو بالا کشیدنو ...

 

خلاصه اینکه همسرم خیلی خیلی غیر قابل تحمل شده بود ...؟!

 

جالبتر اینکه من اونقدر صبور شده بودم که کوچکترین اعتراضی به او نمیکردم .

 

ناگفته نمونه که درد تزریق هنوز اذیتم میکرد

 

شد بعد مدت کوتاهی وام گرفتیم و جابجایی و مشگل تقریبا حل شد و ...

 

شوهرم دیگه بحالت عادی برگشت 

 

و جالبتر اینکه دیگه از سوزش دست و صبوریت من خبری نبود .

 

بنازم خدا رو که در همه حال کمکمون میکنه و ما توجهی بهش نداریم.

 

به پیامهای خوابمون اهمیت بدیم.

 

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۱
مسافر 51

 

یک نقطه بین رحیم و رجیم بیش نیست 

 

از نقطه ای بترس که شیطانیت کند.

 

 

از : فاضل نظری

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۳
مسافر 51