مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

مریم و ... نی نامه

در کلبه ما رونق اگر نیست ...صفا هست.

دریا گناه مریم
همیشه سادگیشه
شاید یه زخم کهنه
حدیث زندگیشه

دریا دلم میگیره
از همه ی آدما
چرا نمک میزارن
رو زخم کهنه ی ما

دریا میخوام بدونم
چرا مریم غصه
همیشه کم میاره
پشت درای بسته

دریا گلایه دارم
از سرنوشت و تقدیر
چرا هی بسته میشم
به پاره های زنجیر.










تجربه...

جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ب.ظ

 

یه شب خواب دیدم :

 

یه پرستاری اومده یه آمپول به پشت دست راستم تزریق کرد .

 

جالبه که وقتی بیدارشدم جاش خیلی درد میکرد .

 

بعد چند روز متوجه شدیم پولمونو بالا کشیدنو ...

 

خلاصه اینکه همسرم خیلی خیلی غیر قابل تحمل شده بود ...؟!

 

جالبتر اینکه من اونقدر صبور شده بودم که کوچکترین اعتراضی به او نمیکردم .

 

ناگفته نمونه که درد تزریق هنوز اذیتم میکرد

 

شد بعد مدت کوتاهی وام گرفتیم و جابجایی و مشگل تقریبا حل شد و ...

 

شوهرم دیگه بحالت عادی برگشت 

 

و جالبتر اینکه دیگه از سوزش دست و صبوریت من خبری نبود .

 

بنازم خدا رو که در همه حال کمکمون میکنه و ما توجهی بهش نداریم.

 

به پیامهای خوابمون اهمیت بدیم.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۳۰
مسافر 51

نظرات  (۵)

۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۷:۰۸ ازدل تاقلم
سلام جالب بود

سلام

  مطالبتون زیباست

 تمایل به تبادل لینک دارین لطفا

 خیلی عالین

 با آرزوی توفیق

۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۹:۳۸ حسین شکری
سلام
 قسمت جالبش اینه که احتمالا یه پارتی دم کلفت هم داشتید که به این سرعت واستون وام جورکرده.خوشتون باشه.
(ببخشید،مزاح بود)
پاسخ:
وام؟ 

چرا این شوخی رو انتخاب کردید بزرگوار؟
۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۲:۵۲ حسین شکری
آخه شما فرمودید که بعد از مدت کوتاهی وام گرفتید.تو این روزگارحالا حالاها نمیشه وام گرفت.

پاسخ:
حتما اشتباه گرفتید من حرفی از وام نزدم .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی