غربت...
اگر رفتم از این دنیا بگویید...؟!
که غربت با دل او آشنا بود
بگویید : زخم او مرحم نمیخواست...!
بگویید سهم او رنج و بلا بود.
اگر رفتم از این دنیا بگویید...؟!
که غربت با دل او آشنا بود
بگویید : زخم او مرحم نمیخواست...!
بگویید سهم او رنج و بلا بود.
بار یک دنیا غم ،
بر دل خسته و آزرده من
می کند سنگینی!
ای خدا!!
یک دل و اینهمه درد!
ای خداااااااااااااااااااا
تا کی و چند؟
می توان با تنی آلوده به صد رنج و ملال،
خون دل خورد و نهفت؟
با که گویم غم دل؟
با که گویم که در هر گوشه شهر
هر که میبینم .از درد و غمش نالان است
شهر ، تنگ و تاریک
مردمانش همه در آمد و رفتند، ولی
مثل سایه بی روح
مردگانند همه، زنده نما!
با که گویم غم دل؟
سلام مریمی خوبی خانوم گل .همین که میخونم یکی یه گوشه دنیا دلش تنگ منه و دلش میخواد گوش باشه واسه شنیدن درد و دلهام. برام یه دنیا ارزش داره و کلی از غم های تنهایی رو از دلم میکنه .دیگه نیازی به گفتن نیست که هر کسی بیشتر از سهم خودش تو این دنیا بار کش غم و درده ....به دوش کشیدن بار دیگران دیگه در حق اون شخص بی انصافیه ..سلامت باشی دوست خوبم
اگر رفتم از این دنیا بگوئید
که روی خوش از این دنیا ندیده
تمام فکر و ذکرش کربلا بود
ولی با چشم خود آنرا ندیده...
سلام
این ایام هم بر شما تسلیت باد
باز هم شرمنده کردید...
یاعلی...
اسممو گذاشتم بمب خنده
بسم الله الرحمن الرحیم
چفیه به روز است...با "چرا اعتراض نمی کنید؟؟"
بسم الله الرحمن الرحیم
چفیه به روز است با :
" به کدام زبان است؟؟"
سهلام خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی قشنگ بود.
ای ول...